دلم آشفته آن مایه‌ی ناز است هنوز

مرغ پر سوخته در پنجه‌ی باز است هنوز

جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسید

دل به جان آمد و او بر سر ناز است هنوز

گرچه بیگانه ز خود گشتم و دیوانه ز عشق

یار، عاشق کش و بیگانه نواز است هنوز

خاک گردیدم و بر آتش من آب نزد

غافل از حسرت ارباب نیاز است هنوز

گرچه هر لحظه مدد مى‌دهدم چشم پر آب

دل سودازده در سوز و گداز است هنوز

همه خفتند به غیر از من و پروانه و شمع

قصه ما دو سه دیوانه دراز است هنوز

گرچه رفتى ز دلم حسرت روى تو نرفت

در این خانه به امید تو باز است هنوز

این چه سوداست "عمادا" که تو در سر دارى

وین چه سوزیست که در پرده ساز است هنوز

مشاعره با حرف الف ( آ ) شماره ی 2

مشاعره با حرف الف ( آ ) شماره ی 1

زندگی نامه ی مادرترزا

گرچه ,لب ,ز ,تو ,ناز ,دلم ,است هنوز ,ناز است ,هنوز گرچه ,آمد و ,باز است

مشخصات

تبلیغات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رویای بیت کوین Bitcoin Dream پرسش و پاسخ وردپرس سایت کیم کالا فروشگاه اینترنتی Lotus Water Psychology سایه وارونه داده پردازی نرم افکار اپیکیشن نت مانی net money مرکز تخصصی گچبری و قالبسازی آذین بیوگرافی ابوالفضل بابادی شوراب گروه هنری اولین اکشن سازان جوان اقیانوس طلایی .:: تنفّس صــــبح ::. شین نویسه خبر شهدای مدافع حرم پایکد نقاشی کشیدن درمان مو کبدچرب Sh.S نمونه سوالات استخدامی بانک تجارت (فروردین 1400) رسانه ارزهای دیجیتال و صرافی Coinex مرکز ماساژ در تهران